نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





 

چشمای ناز تو که وا میشه ، آفتاب می زنه

 

تازه وقتی تو بگی صورتشو آب می زنه

من بگم دوست دارم با چه رقم یا عددی

تو که بینهایتو قشنگ تر از من بلدی

مژه هات شعر بلند ناتمومه به خدا

عاشق کسی شدن جز تو حرومه به خدا

با غمت هزار تا خنجر تو دلم فرو می ره

ماه اگه برق چشاتو ببینه از رو می ره

زیبا چشم تو اگه با رؤیاهام قهر بکنه

آسمون دلش می خواد شهر و پر از ابر بکنه

چه قدر اسمتو نوشتم روی هر صخره و سنگ

چه قدر کشته منو اون دو تا چشمای قشنگ

گفتی فاصلس میون من و رویاهام با تو

باشه اما نمی دم هرگز به هیچكسی جای تو رو

زیبا اسمت که میاد بدجوری دیوونه می شم

ولی گفتی قصه شو٬که نمیشه بیای پیشم

زیبا تو فرشته ای ، اهل یه جایی تو بهشت

نمی شه هم عاشق تو بود و هم واست نوشت

از حسودیم نمیشه بسپرمت دست خدا

جام چه قدر مشخصه ، تو نقشه ی دیوونه ها

زیبا آتیش می زنه دل منو اخمای تو

نكنه اضافه شن با عشق من زخمای تو

زیبا ناز کن که چشات ، ناز خریدنی داره

اون چشات کلی ستاره های چیدنی داره

مال هیچ کسی نشو چون اینجاها فرشته نیس

عشقا و عاشقیا تلخه مث گذشته نیس

گفتی فاصله س میون فكرمو ، حقیقت

کاشكه داشتم یه ذره٬فقط یه کم لیاقت

تشنه بودم واسه ی شنیدن یه دنیا حرف

تو یه کم گفتی و بعدش دوباره سكوت و برف

جای برفا روی کاغذ می شه نقطه چین گذاشت

حرف تو بشه٬باید این قلمو زمین گذاشت

عمریه موندم توی مصراع اول چشات

فقط این فعلو بلد شدم که می میرم برات

اگه باورت نشد بذار زمان نشون می ده

جواب سوالای سختو همیشه اون می ده

تو دوسم نداشته باش ، بازم قشنگه عالمت

کسی که می دونه اما می نویسه...

زیبا کاری اگه کردم و تو رنجیدی ببخش

دنیا باید بدونن فرشته ای ، پس بدرخش


[+] نوشته شده توسط amirali در 22:46 | |







 اصلا هم اینطور نیست !

من اصلا دلتنگ تو نیستم !
و حتی فکر می کنم همین دیروز بوده
که با هم بوده ایم !
اصلا هم در نبود تو
اشک نریخته ام !
به آن کلاغ خبر چینت هم بگو
از این به بعد
چشم های کورش را بیشتر باز کند !
تا وقتی خواست گزارش اشک های مرا بکند ،
پیاز توی دستم را هم گزارش کند !!
آهان راستی !

نگفتم !
از وقتی تو نیستی ،

دست و دلم خیلی به کار می رود !!
مامان هم تعجب کرده !
آشپزی می کنم ،
گردگیری می کنم ،
جارو می کشم !!
اصلا همین هم هست
که زود خسته می شوم
و شبها
زودِ زود می خوابم !!
گفتم یک وقت فکر نکنی
برای آنکه در این دوری تو
زودتر شب ها و روزها را سر کنم ،
زود می خوابم !!
تازه
یک نشاط خاصی هم یافته ام!
هر کی به من می رسد ،
نیش تا منتهی الیه ام را که باز می بیند ،
می گوید خوشحالی ها !!
خوش به حالت !!
می گویم
خیلی !
تا چشمان شورت از جا درآید !
می دانی ؟
این مسیر همیشگی را که تنهایی طی می کنم
می روم
می آیم  ،
این باد و باران لطیف را که حس می کنم
همچین فِرِش می شوم کلا !!!
اصلا فکر نکنی یاد تو و خاطراتمان میفتم ها !!
اصلا !
اتفاقا خوشحال هم هستم
تنهایی
خیلی خوش می گذرد !
آن هم توی خیابان به آن بلندی ،
تازه باران هم بیاید ....
وای !
چه شود !!!
این تلفن را هم کلا کشیده ام !
می دانی
نه این که انتظار دیوانه ام کند ها !
هی نیست همه زنگ می زنند ،
وقتشان را ندارم !!
گوشی ام هم اگر کنارم گذاشته ام ،
منتظر هیچ کس نیستم !
این ساعتش را با گرینویچ تنظیم کرده ام ،،
خوشم می آید هی نگاهش کنم
ببینم ساعت چند است !!
به هر حال
تو اصلا مگر فضولی ؟!
تو فقط بدان
اینجا دیگر کسی
دلتنگ تو نیست !
به یاد تو نیست !
منتظر تو نیست !
این ها را بدان
اما عاقل باش !
کسی که من می شناختم
هر خزئبلاتی را
باور نمی کرد !!!!


[+] نوشته شده توسط amirali در 22:42 | |







از معلم دینی پرسیدند عشق چیست؟ گفت: حرام است

از معلم هندسه پرسیدند عشق چیست؟ گفت: نقطه ای که حول محور نقطة قلب جوان میگردد

از معلم تاریخ پرسیدند عشق چیست؟گفت: سقوط سلسله ی قلب جوان است

از معلم زبان پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت: همپای love

از معلم ادبیات پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت: محبت الهیات است

از معلم علوم پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت: عشق تنها عنصری است که بدون اکسیژن میسوزد

از معلم ریاضی پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت: عشق تنها عددی است که هرگز تنها نیست

از معلم فیزیک پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت: تنها آدم ربایی است که قلب جوان را به سوی خود میکشد

از معلم انشا پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت: تنها موضوعی است که می توان توصیفش کرد

از معلم ورزش پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت: تنها توپی است که هرگز اوت نمی شود

از معلم زبان فارسی پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت: عشق تنها کلمه ای است که ماضی و مضارع ندارد

از معلم زیست پرسیدند عشق چیست؟ گفت: عشق تنها میکروبی است که از راه چشم وارد میشود

از معلم شیمی پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت عشق تنها اسیدی است که درون قلب اثر می گذارد

واقعا عشق چیست....؟


[+] نوشته شده توسط amirali در 22:40 | |







وقتی که سوزش اشک را در چشمانت احساس کردی . . . !

وقتی که گرمی دستت به سردی تبدیل شد . . . !

وقتی که بغض در گلویت راه رهایی ندارد . . . !

وقتی که باور میکنی دیگر دوستت ندارد . . . !

آن وقت است که دلت بی صدا می شکند . . .!


[+] نوشته شده توسط amirali در 22:40 | |







به قدر هرچه گل دیدم ، مرا آزار کردی " تو "

خیانت را دوباره در دلم تکرار کردی " تو "

عجب دیوانه بودم من که بستم دل به چشمانت

و کار قلب این دیوانه را دشوار کردی " تو "

چقدر از التماسم پیش مردم آبرویم رفت

چقدر این چشم ها را پیش مردم خوار کردی " تو "

شنیدم بارها با دیگران بودی ولیکن حیف

شهامت مال هرکس نیست،پس انکار کردی " تو "

چقد اشعار زیبایی برایم خواندی و گفتی

و بازی با دل بیمار من بسیار کردی " تو "

شبی که دیدمت با دیگری در کوچه جا خوردی

وناچار این طلوع تازه را اقرار کردی " تو "

دلم می خواست عکست پیش من باشد،نشد زیرا

مرا در دادن هرچه که بود اجبار کردی " تو "

نمی بخشم تو را،او را و هرکس را که بد باشد

خدایم خود تلافی می کند هرکار کردی " تو "

نمی بایست نفرین آخر پیمان ما باشد

مرا اما به این کار غلط ناچار کردی " تو "

دلم را دیگر از هرچه نگاه و آرزو کندم

تمام پنجره های مرا دیوار کردی " تو "

چه حسنی داشت درد این شکست تلخ،می دانم

مرا از خواب عشق و عاشقی بیدار کردی " تو "


[+] نوشته شده توسط amirali در 22:38 | |







نذار بگم تو این قمار غمگین

کدوم یکی برد وکدوم یکی باخت

نذار بگم قلبمو کی شکسته

نذار بگم کی منو گریه انداخت

کاشکی سکوت و هق هق شبونم

تو قلب سرد تو کمی اثر داشت

تو هم غریبه ای شبیه مردم

کاشکی کسی از دل من خبر داشت

حوصله ای نمونده باورم کن

این اولین و آخرین خواهشه

نذار بگم گلایه ها زیاده

نذار رومون تو روی هم وابشه

ببین زمونه با دلم چیکار کرد

تحمل زمونه کار من نیست

اونکه کنارمه دوسش ندارم

اونکه دوسش دارم کنارمن نیست

حریم این بغض نجیب رو بشناس

که خیلی حرفاشو به تو نگفته

به احترام این دل شکسته

بذار خیالت از سرش بیفته


[+] نوشته شده توسط amirali در 22:35 | |







555178_398378363605522_1738732426_n.jpg

ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ آن هاﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺪﺍﺭﻣﺸﺎﻥ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ ...

ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﻭ ﺑﻮﯼ ﺣﻠﻮﺍﯼ ﺧﯿﺮﺍﺕ …

ﯾاد ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺭﻓﺘﻪ ...

ﻃﻌﻢ ﺗﻠﺦ ﯾﮏ ﻓﻨﺠﺎﻥ ﻗﻬﻮﻩ ﻓﻮﺭﯼ …

ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻻﮐﺮﺩﺍر ...

ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﻭ ﭘﺮﺳﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﻫﺪﻑ …

ﻏﺮﺑﺖ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﻭ ﺣﻠﻖ ﺁﻭﯾﺰ ﮐﺮﺩﻥ ﯾﮏ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻭ ﻧﻔﺮﻩ ﺍﺯ ﺗﯿﺮ ﭼﺮﺍﻍ ﺑﺮﻕ ...

ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ …

ﺍﻧﺪﻭﻩ مرده ها …

ﮔِﺰﮔِﺰ ﮐﺮﺩﻥ ﺯﺧﻢ ﺣﻤﺎﻗﺖ ﻫﺎ …

ﺷﻮﺭﯼ ﺍﺷﮏ ﻫﺎ ...

ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﻫﺎی ﺯﯾﺎﺩ

ﻭ ﭘﺎ ﺩﺭ ﻫﻮﺍ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻣﯿﺎن این همه ﺧﺎﻃﺮﻩ ... پنجشنبه است و ...

 

دلم گرفته است …………کاش بودی ..!


[+] نوشته شده توسط amirali در 18:30 | |







به جای دسته گلی که فردا در قبرم نثار می کنی امروزباشاخه گلی کوچک یادم کن

 

 

 

 

به جای سیل اشکی که فردا بر مزارم می ریزی امروز با تبسمی شادم کن

به جای اون متن هایی که فردا برایم می نویسی امروز با یک پیغام کوچک شادم کن

 

من امروز به تو نیاز دارم نه فردا!!!


[+] نوشته شده توسط amirali در 18:27 | |







لعنت به من كه ساده بريدم....لعنت به من كه دردتو نديدم

لعنت به من كه پاي تو نموندم....لعنت به من كه قلبتو شكوندم

روياي تو شده جدايي از من....همنفسم بيا بمون پيش من

خودت ميدوني كه سهم ما نيست....جداي و بريدن و شكستن

چشماي من پر از اشك شب و روز....حق ميدم بهت تو اتيش عشق من نسوز

برو با مردي كه تو روياهاته....ولي بدون قلب منم باهاته

روياي تو كابوس شب هاي من....دليل خنده هات حرف دل من

 

ميخواي بري ،برو كنار اون كه....حرفاش دروغه گل تنهاي من


[+] نوشته شده توسط amirali در 18:14 | |







دلم داغون...توام با اون...زیربارون...رفتی آروم...سرت گرمو...تنم سردو...لبات خندون....چشام گریون...دلت قرصو...دلم ویرون...چه حالیم...زیربارون...فرشتم شد...واسم حیوون...بازم سیگار...که سوخت آروم...............


[+] نوشته شده توسط amirali در 18:13 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 25 صفحه بعد