تنهایی ، شوری اشكهایم زخم صورتم را میسوزاند این زخم زندگی است كه مدتها مرا همراهی میكند دست سردی نیست تا اشكهایم را پاك كند ومرهم زخمم باشد در بسته است نگاهم به در خیره مانده است اتاق سرد است همه چیز سرد است گرما ، بدنم را میسوزاند كسی نیست خاموشم كند ولی این بار دیگر صورتم نمیسوزد تنم از این همه تنهایی آتش میگیردو میسوزد
به التماس چشمام خندیدی و گذشتی داغ نبودنت رو روی دلم گذاشتی چشماتو ساده بستی رد شدی از غرورم تو اشتباه شنیدی کی گفته من صبورم
سوختمو ساختم زندگیمو باختم واسه رسیدن به تو خیلی تاختم بود و نبودم همه ی وجودم دلم می سوزه تورو دیر شناختم تو برنمیگردی خیلی سردی بیا ببین با دلم تو چه کردی عشق خوبم رو به غروبم منو فروختی و تو اشتباه کردی
اونکه میگفت دوستم داره سرش رو شونه ی کیه تورو خدا بهم بگین دلش دیوونه ی کیه رفت و منو تنهام گذاشت اونکه میگفت عاشقمه از خنده های دیگرون دلم پُره یه عالمه
سوختمو ساختم زندگیمو باختم واسه رسیدن به تو خیلی تاختم بود و نبودم همه ی وجودم دلم می سوزه تورو دیر شناختم تو برنمیگردی خیلی سردی بیا ببین با دلم تو چه کردی عشق خوبم رو به غروبم منو فروختی و تو اشتباه کردی